English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 212 (9057 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
mistook U درست نفهمیدن
misunderstand U درست نفهمیدن
misunderstands U درست نفهمیدن
misunderstood U درست نفهمیدن
misapprehend U درست نفهمیدن
misapprehended U درست نفهمیدن
misapprehending U درست نفهمیدن
misapprehends U درست نفهمیدن
misconceive U درست نفهمیدن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
mistake U درست نفهمیدن اشتباه
mistakes U درست نفهمیدن اشتباه
mistaking U درست نفهمیدن اشتباه
Other Matches
to be blind to U نفهمیدن
misknow U بد شناختن نفهمیدن
meet U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
coincidence function U تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی درست باشد
meets U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
joins U تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
joined U تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
join U تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
and U تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی درست باشد
intersection U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
OR function U تابع منط قی که وقتی خروجی درست میدهد که یک ورودی درست باشد
intersections U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
assertion U 1-عبارت برنامه از یک قاعده یا قانون 2-قاعدهای که درست است یا درست فرض میشود
unions U تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست خواهد بود
alternation U تابع منط قی که یک خروجی درست را در صورتی که هر یک از ورودی ها درست باشد ایجاد میکند
false U 1-اشتباه نه درست و نه صحیح . 2-اصط لاح منط قی معادل دودویی مخالف درست
disjunction U تابع منط قی که در صورتی که ورودی درست باشد خروجی درست تولید میکند
either or operation U تابع منط قی که وقتی خروجی درست دارد که یک ورودی درست داشته باشد
conjunctions U تابع منط قی که اگر همه ورودی ها درست باشند درست خواهد بود
union U تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست خواهد بود
conjunction U تابع منط قی که اگر همه ورودی ها درست باشند درست خواهد بود
tempers U درست ساختن درست خمیر کردن
temper U درست ساختن درست خمیر کردن
tempered U درست ساختن درست خمیر کردن
judiciousness U قضاوت درست تشخیص درست
be the spitting image of someone <idiom> U درست مثل کسی بودن [درست شبیه کسی به نظر رسیدن]
The convict cannot distinguish between right and wrong [distinguish right from wrong] . U این مجرم نمی تواند بین درست و نادرست را تشخیص [تشخیص درست را از نادرست] بدهد.
differences U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
difference U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
alternatives U تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
EXOR U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
exjunction U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
alternative U تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
exclusive U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یک ورودی درست باشد و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
NAND function U تابع منط قی که خروجی آن وقتی نادرست است که تمام ورودی ها درست باشند و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
denials U تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
denial U تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
symmetric difference U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشند و وقتی نادرست است که هر دو ورودی مثل هم باشند
dispersion U تابع منط قی که خروجی آن نادرست است وقتی تمام ورودی ها درست باشند و درست است وقتی یک ورودی نادرست باشد
except U تابع منط قی که مقدار آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند. و وقتی نادرست است که ورودی ها مشابه باشند
equality U تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که یا دو ورودی درست باشند و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
exactly U درست
authentic U درست
valid U درست
right U درست
even U هم درست
accurate [correct] <adj.> U درست
correct <adj.> U درست
perfects U درست
exact <adj.> U درست
veracious U درست
integral U درست
properly U درست
righted U درست
righting U درست
entire U درست
proper U درست
out and out U درست
just U درست
orthodox U درست
whole U درست
straight U درست
straighter U درست
straightest U درست
straightforward U درست
Am I not right?dont you agree with me ? U درست می گه یا نه ؟
exact U درست
exacted U درست
exacts U درست
conscionable U درست
by the square U درست
perfecting U درست
out-and-out U درست
indefectible U درست
incorrupt U درست
well advised U درست
in order U درست
in a entireness of state U درست
legitimate U درست
legitimated U درست
legitimates U درست
legitimating U درست
perfect U درست
perfected U درست
by fits and starts U درست
corrects U درست
utilitarian [useful] <adj.> U درست
correct U درست
true <adj.> U درست
practicable <adj.> U درست
functional <adj.> U درست
convenient <adj.> U درست
appropriate [for an occasion] <adj.> U درست
smack dab U درست
clears U درست
genuine U درست
clearest U درست
purposive <adj.> U درست
true U درست
suitable <adj.> U درست
truer U درست
clearer U درست
correcting U درست
purposeful <adj.> U درست
purpose-built <adj.> U درست
useful <adj.> U درست
truest U درست
clear U درست
inviolate U درست
sock U درست
practical <adj.> U درست
accurate U درست
right as a trivet U درست
right as nails U درست
aright U درست
Quite [so] ! U درست!
real <adj.> U درست
right as a trivet U تن درست
incorrect U نا درست
orthographically U درست
legitimately U درست
plain dealing U درست
proper <adj.> U درست
misbehaved U درست رفتارنکردن
mishears U درست نشنیدن
mishear U درست نشنیدن
mishearing U درست نشنیدن
correcting U درست کردن
fabricating U درست کردن
fabricates U درست کردن
misheard U درست نشنیدن
right answer U پاسخ درست
fabricated U درست کردن
dead against U درست مقابل
fabricate U درست کردن
correct response U پاسخ درست
dead ahead U درست سینه
dead astern U درست پاشنه
correcting U دقیق یا درست
makes U درست کردن
fix up U درست کردن
make U درست کردن
set in order U درست کردن
to cleanvp U درست کردن
to put to rights U درست کردن
fecit U درست کرده
behaving U درست رفتارکردن
right mindedness U درست اندیشی
behaves U درست رفتارکردن
behaved U درست رفتارکردن
behave U درست رفتارکردن
fettle U درست کردن
divination U حدس درست
corrects U درست کردن
entire leaf U برگ درست
corrects U دقیق یا درست
framable U درست کردنی
buildings U درست کردن
due U درست کاملا"
fair shake <idiom> U رفتار درست
shape U درست کردن
shapes U درست کردن
sound U درست بی عیب
sounded U درست بی عیب
soundest U درست بی عیب
sounds U درست بی عیب
likelihood U درست نمایی
on the button <idiom> U درست سر موقع
spitting image <idiom> U درست مثل
plumb U درست عینا
right-minded U درست اندیشی
trustworthy U موثق درست
build U درست کردن
integer U چیز درست
integers U عدد درست
integers U چیز درست
weaves U درست کردن
fashion U درست کردن
fashioned U درست کردن
fashioning U درست کردن
fashions U درست کردن
entire U درست یکپارچه
right minded U درست اندیشی
rightable U درست شدنی
that is right U درست است
in good time <idiom> U درست سر وقت
concocts U درست کردن
concocting U درست کردن
concocted U درست کردن
concoct U درست کردن
orthodox U درست ایین
It didnt work out. U درست درنیامد
an a translation U ترجمه درست
trims U درست کردن
trimmest U درست کردن
trim U درست کردن
correct U درست کردن
builds U درست کردن
right oh! U درست است
right you are U درست است
Recent search history Forum search
1A hero can affect on the people.
1ایا جمله من درست است؟How has changed … how he grew the last time I saw he .How he more lovely than after…how is lovely… how is…
1set the record straight
1chand sabaei is correct or chand sabahi
1may fader good
1این نوشته(پرسش خود را ارسال کنید) درست روی بخشی که فرمان جست وجو می دهد می افتد و مانع پیدا کردن معنای کلمات می شود. چه باید کرد
1playing the game در مورد انجام ورزش چه معنی میدهد
1i was rebelling now
1But it’s remarkable how, once you’ve committed to something, these things tend to work out in the end.
1روحانی چندمین رئیس جمهور است
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com